جنبه تاریک وجود

جنبه تاریک وجود

ممکن است بگویید: «من جنبه تاریکی ندارم»، یا حتی اکثر افراد که پذیرفتن که جنبه تاریکی دارند، مطمئناً نمی خواهند بهتر با آن آشنا شوید یا سعی میکنند آن را نشان ندهند. در واقع، بیشتر ما ترجیح می دهیم تا جایی که ممکن است از این قسمت دور شویم.
چرا شناخت  جنبه تاریک وجود   راز سلامت روانی و زندگی پربار است؟

جنبه تاریک وجود که به عنوان سایه نیز شناخته می‌شود، بیشتر از آنچه که فکر می‌کنید برای شناخت اهمیت دارد، به‌ویژه وقتی صحبت از داشتن یک زندگی رضایت‌بخش و معنادار باشد.

جنبه تاریک وجود

چرا شناخت جنبه تاریک وجود راز سلامت روانی و زندگی پربار است؟

جنبه تاریک وجود چیست؟

نیمه تاریک وجود شما، جنبه آشفته‌تر، معیوب‌تر یا کمتر خوشایند آن چیزی است که هستید. بسیاری از ما تمام تلاش خود را می کنیم تا این جنبه از شخصیت خود را از دیگران و تا حدی حتی از خودمان پنهان کنیم. این بخش از ما اغلب در اعماق سطح آگاهی خود، در آب های تیره ضمیر ناخودآگاه ما زندگی می کند.

 

وقتی جنبه تاریک وجود به خودآگاه می آید

بخش‌هایی از قسمت تاریک ما گاهی به سطح می‌آیند. وقتی آنها این کار را انجام می دهند، ما به سمت احساس شرم، خجالت، گناه یا افشاگری کشیده می شویم. به همین دلیل ما معمولاً با انکار احساس خود، عقب راندن احساس یا انجام کاری برای منحرف کردن خود یا دیگران دست می زنیم.

ما افکاری داریم که برای دیگران مفید یا مضر است. روزهایی را داریم که نسبت به افرادی که دوستشان داریم احساس خشم و نفرت می کنیم. هر از گاهی احساس حسادت، خود محوری و نفرت از خود می کنیم.  گاهی کارهایی را انجام می دهیم که از آن پشیمان و احساس شرم می کنیم.

به رسمیت نشناختن جنبه تاریک وجود خود، در واقع خطرناک‌تر از آن است که به خودتان اجازه دهید ببینید چه چیزی وجود دارد.

چرا؟

زیرا وقتی حقیقت را انکار می‌کنید، این احساسات و باورها معمولاً راهی برای بیان خود پیدا می‌کنند.

مثال

خب تا اینجا رو خوندین؟ با جنبه تاریک وجود خودتون آشنا شدین؟

 

 برای اینکه بیشتر متوجه موضوع بشین براتون با یک مثال بیرون زدن و نشان دادن جنبه تاریک وجود رو توضیح میدم:

برای شام با دوست صمیمی خود برای شام بیرون رفته اید و متوجه می شوید که او خانه جدیدی خریده است. یک قسمت تو برای دوستت خیلی خوشحال است. او سخت کار کرده تا سپرده خود را پس انداز کند و خانه مناسبی برای خود بخرد.

اما بخشی دیگر از شما حسود و غمگین است. شما هم سخت کار می کنید، اما درآمد چندانی کسب نمی کنید، بنابراین خرید خانه دور از دسترس به نظر می رسد.

 شما برای مدت کوتاهی متوجه احساسات غم انگیز و حسادت خود می شوید (“جنبه تاریک وجود” خود)، اما بلافاصله نسبت به آنها احساس گناه می کنید، بنابراین آنها را کنار می گذارید و بر تبریک گفتن به دوست خود تمرکز می کنید.

در همان شب، شما و دوستتان لحظاتی را پیش رو دارید که بیهوده در مورد چیزی جزئی به او ضربه می زنید. دوست شما احساس می کند مورد حمله قرار گرفته است و در نهایت زود به خانه می رود. شما تعجب می کنید که چرا این گونه واکنش نشان دادید.

جنبه تاریک وجود
تحلیل

در مثال بالا، شما “جنبه تاریک وجود” پاسخ خود را به خرید خانه دوست خود می بلعید زیرا احساس می کنید یک دوست خودخواه هستید. اگرچه بعداً متوجه می‌شوید که با او عصبانی می‌شوید، بنابراین احساسات در نهایت به این سطح می‌رسند. این خطر بالقوه‌ای است که پاسخ‌های «تاریک‌تر» یا «منفی‌تر» در نهایت بیان می‌شوند، اما به شیوه‌ای که اغلب سازنده نیستن و معمولاً باعث می‌شود احساس بدتری داشته باشیم.

 

احساس بخش تاریک ما مفید و آزاد کننده است، اما ابراز آن ممکن است همیشه اینطور نباشد.

این که به خود اجازه دهید فقط متوجه شوید و احساس کنید جنبه تاریک شما قدرتمند است. مهمتر از همه، این بدان معنا نیست که شما نیاز دارید که احساس خود را بیان کنید یا به آن عمل کنید. مهم نیست که چقدر این فکر، احساس یا تمایل مطلوب یا نامطلوب ایجاد کند، فقط تصدیق آگاهانه آنچه احساس می کنید می تواند واقعاً زندگی را تغییر دهد.

مسئله این است که جنبه تاریک وجود در انسان، چه بخواهید چه نخواهید، وجود دارد.

دور نگه داشتن سمت سایه خسته کننده است و هزینه دارد.

انکار جنبه تاریک کسی که هستید کار سختی است. تلاش ذهنی و عاطفی زیادی لازم است تا دائماً بخش‌های «منفی» یا «معیوب» خود را سرکوب کنید. از قضا، پایین آوردن این قسمت‌های خود می‌تواند منجر به مشکلات سلامت روانی مانند افسردگی، اضطراب، اعتیاد، اختلالات خوردن و مسائل مربوط به رابطه شود. همچنین می تواند باعث شود شما احساس پوچی، تنهایی کنید و این که ماسک زده اید. مانند نسخه ای از شما که به دنیا ارائه می کنید و نسخه دیگری از شما که پشت درهای بسته وجود دارد.

تصدیق جنبه تاریک خود می تواند به رشد و توسعه شما کمک کند.

با شل کردن چنگال خود بر روی جنبه تاریک وجود خود، این شانس را دارید که احساس کامل‌تر و واقعی‌تری داشته باشید. سایه شما به شما به عنوان یک انسان جوهره می دهد. بدون هیچ گونه تصدیق جنبه تاریک وجود خود، گاهی اوقات ممکن است در نهایت احساس تک بعدی یا کسل کننده کنیم.

 جنبه تاریک وجود شما می تواند به شما کمک کند تا زندگی معتبرتر و رضایت بخشی داشته باشید. برخی از مردم حتی می گویند که زندگی می تواند از سیاه و سفید به رنگی تغییر کند، زیرا شما با جنبه های سایه خود آشنا می شوید.

 همچنین جنبه تاریک شما فرصت هایی را در اختیار شما قرار می دهد تا با جنبه های ناقص یا توسعه نیافته خود روبرو شوید. البته، هدف این نیست که راهی برای تبدیل شدن به یک انسان بی عیب و نقص پیدا کنید، اما ممکن است بخش‌هایی از شخصیت شما وجود داشته باشد که بخواهید آن‌ها را تغییر دهید یا روی آن‌ها کار کنید.

جنبه تاریک وجود

به مواقعی فکر کنید که واقعاً توسط دیگران آزرده خاطر شده اید. چه خصلت یا ویژگی شخصیتی آنها بر شما لطمه زده است؟

این می تواند سرنخی برای بخشی از خودتان باشد که یا احساس تنفر شدید نسبت به خود دارید، یا بسیار از آن شرم دارید یا می ترسید که تبدیل به آن شوید.

بعضی از نقاط قوت شما چیست؟ به عنوان مثال، مصمم بودن، مراقبت از دیگران، خلاق بودن، سخنرانی در جمع یا توجه به جزئیات.

حالا به این فکر کنید که چه اتفاقی می‌افتد وقتی از آن نقاط قوت بیش از حد استفاده می‌کنید. وقتی آنها را به سمت افراط می‌برید – این ممکن است جنبه تاریک شما را روشن کند.

به عنوان مثال، اگر سازماندهی یک نقطه قوت شماست، در نهایت ممکن است متوجه شوید که کنترل کننده و منتقد افراد اطرافتان هستید یا در تفویض اختیار مشکل دارید.

یا اگر آرام بودن نقطه قوت شماست، در نهایت ممکن است به این معنی باشد که انگیزه کافی برای انجام کارهای مهم ندارید.

جنبه تاریک وجود

اینجا چند سوال نوشته ام که ممکن است به شما کمک کند تا بیشتر در مورد جنبه تاریک خود آشنا شوید:

آیا تا به حال افراطی کرده اید تا کاری را که انجام داده اید یا گفته اید، بپوشانید، یا حتی به خودتان «تظاهر کنید» که آن را انجام نداده اید؟
  1. تاکنون خود را متقاعد کرده اید که یک ویژگی که در خود دوست ندارید ناگهان ناپدید شده یا دیگر اهمیتی ندارد؟
  2. متوجه شده اید که از یک شخصیت خیالی در یک فیلم، کتاب یا مجموعه تلویزیونی واقعا ناراحت یا عصبانی شده اید.
  3. پیش آمده است که وقتی شخصی شما را در مورد چیزی که گفته اید یا انجام داده اید، به شدت مورد تدافع قرار می دهد، اما بخش کوچکی از شما احساس می کند که آن شخص منظوری دارد؟
  4. ویژگی های خاصی وجود دارد که گاهی اوقات مردم به شما اشاره می کنند که واقعاً شما را ناراحت می کند، اما به نوعی می دانید که درست است؟
  5. خود را مجبور کرده اید که در مورد چیزی فقط یک طرفه احساس کنید، اما بدانید که در واقع دو حالت بسیار مخالف دارید؟

 به عنوان مثال، یکی از دوستان شما را ناامید می کند و شما به خود می گویید که در این مورد کاملاً خوب هستید. شما به خود اجازه نمی‌دهید که آسیب، ناامیدی یا عصبانیت را که وجود دارد احساس کنید. شما این بخش تاریک‌تر احساس خود را از هم جدا می‌کنید به طوری که به نظر می‌رسید یک فرد «خوب» هستید.

مهم است که برای شناختن جنبه تاریک خود وقت بگذارید. این می تواند به طرز باورنکردنی رویارویی با قسمت هایی از خودمان باشد که در بیشتر عمر خود از آن ها جدا شده ایم، بنابراین شفقت به خود یک عنصر ضروری است.

دلیل بزرگی که باعث می‌شود وقتی به این بخش‌های شخصیت خود نگاه می‌کنیم، احساس ترس یا شرم می‌کنیم، به پیام‌هایی مربوط می‌شود که در دوران رشد، و به طور کلی در جامعه، درباره بخش‌های «منفی» خودمان دریافت می‌کنیم.

این بخش‌ها اغلب مورد استقبال قرار نمی‌گرفت و حتی گاهی مورد حمله یا شرمساری قرار می‌گرفت. بنابراین در حالی که سعی می کنید جنبه تاریک وجود خود را کشف کنید، با خودتان مهربان باشید. و همیشه به یاد داشته باشید که این یک فرآیند مادام العمر است.

پیشنهاد میکنم مقاله انسان تهی رو هم بخونید.

مهناز نیکو – روانشناس

https://instagram.com/mahnaznikoo.ir

سوال خود را مطرح کنید :


پاسخی بگذارید