طلاق
طلاق
یکی از مهمترین پدیده های اجتماعی که تقریباً اغلب جوامع با آن مواجه هستند، واقعیتی است اجتماعی به نام طلاق. کمتر کسی است که از اول ازدواج کند برای اینکه بعدها طلاق بگیرد.
تقریباً اغلب افراد وقتی ازدواج می کنند، تصمیم بر آن دارند و یا بهتر است بگوییم انتظار می رود که برای همیشه با همدیگر باشند؛ یعنی شروع یک زندگی مشترک و پایدار.
اهمیت فرایند انتخاب همسر و تأثیر آن بر فرایند طلاق، در چندین تحقیق توسط محققان نیز ذکر شده است.
مثلاً باقیانی در تحقیقی با عنوان بررسی نگرش جوانان نسبت به شناخت همسر آینده ی خود، به این نتیجه رسیده است که بیش از دو سوم طلاق های صورت گرفته مربوط به ۵ سال اول زندگی بوده است.
و از جمله علل عمده ی طلاق های صورت گرفته می توان به سازش نکردن و انتخاب نادرست زوجین اشاره کرد.
یکی از عوامل مهم در طلاق دخالت خانوادههاست. بارها دیده میشود که زوجین با هم هیچ اختلاف مهم و اساسی ندارند. و اگر دخالت خانواده و فامیل و اطرافیان نباشد زندگی آنها دوام و قوام خواهد داشت.
اما دخالت خانوادهها موجب گسستگی زندگی مشترک آنها را فراهم میسازد. البته در بیشتر موارد تصور خانوادههای دخالتکننده نیز بر این است که قصد دلسوزی دارند. و واقعاً نمیخواهند لطمه و صدمهای به زوجین بزنند.
اما عملاً دخالت آنها باعث لطمات جبرانناپذیری به زندگی مشترک زوجین میشود. که لازم است در این خصوص خانوادهها هشیار باشند و بحث راهنمایی و ارشاد را با دخالتهای بیمورد و بیجا اشتباه نگیرند.
همچنین زوجین میتوانند با کمک و راهنمایی از مشاور و متخصص و آموزش مهارتهای زندگی پایههای زندگیشان را محکم کنند تا دچار مشکل و معضلاتی از این دست نشوند.
فکر کردن در مورد جدایی ممکن است مفید باشد اما نباید به حدی باشد که خودمان را شکنجه بدهیم. اگر نمیتوانید به راحتی به جدایی تن در دهید خود را سرزنش نکنید.
با توجه به پژوهشی که در سال ۲۰۱۰ در مجلهی فیزیولوژی اعصاب به چاپ رسید جدا شدن از یک رابطهی رمانتیک بیشباهت به درد ناشی از ترک اعتیاد نیست. در این تحقیق افرادی جمعآوری شدند که به تازگی جدا شده اما هنوز نسبت به شریک سابقشان احساس محبت داشتند.
محققان این افراد را تحت اسکن مغزی قرار دادند و در حین اسکن عکسهایی از شریک سابق زندگی همراه با تصاویری از باقی دوستان و آشنایانشان نشان دادند.
اسکنها نشان دادند زمانی که این افراد به تصاویر عشق از دست رفتهی خود نگاه میکنند منطقهای از مغز به نام Ventral Tegmental که در مغز میانی قرار دارد فعال میشود. این قسمت همان منطقهای است که هنگامی که عشق یا انگیزهی زیاد و پاداش در کار باشد فعال میشود.
خبر خوب این است که فعالیت این مناطق با گذشت زمان کمرنگ خواهند شد. محققان میگویند هر چقدر این فعالیت زیاد باشد و سرسختانه زندگی را درگیر خود کند. در نهایت با گذشت زمان فرد به زندگی عادی خود باز خواهد گشت.
چند نوع طلاق وجود دارد:
عاطفی: زوجین با هم زندگی می کنند اما رابطه ای کاملا سرد و بی روح. دلایلی که دارند معمولا یا بچه ها هستند و یا ترس از حرف مردم
اقتصادی: در این نوع طلاق، زن و شوهر دیگر هیچ ارتباط مالی با هم ندارند و هر کدام راه خود را می رود. اما با این وجود زیر یک سقف زندگی می کنند.
اجتماعی: در طلاق اجتماعی زوجین از یکدگیر میخواهند تا با یکسری از دوستان و اقوام رفت و آمد نکنند. در این شرایط هرکدام از زوجها تمایل به رفت و آمد را دارند و این عدم سازگاری مشکل ایجاد میکند.
روانی: در این نوع جدایی، زوجین خواستهها و نیازهای یکدیگر را برآورده نمیکنند. زمانی که زن و شوهر به وظایف خود عمل نکنند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند، اسیبهای جبران ناپذیری برای آنها رقم میخورد.
وسواس، خیانت، افسردگی، اضطراب و .. تنها بخشی از این اسیبها به شمار میرود.
جنسی: همانطور که از نامش پیداست در این نوع طلاق زن و شوهر دیگر رابطه جنسی برقرار نمی کنند اما با هم زیر یک سقف زندگی می کنند.
قانونی: همانطور که از نامش پیداست در این نوع طلاق زن و شوهر دیگر رابطه جنسی برقرار نمی کنند اما با هم زیر یک سقف زندگی می کنند.
گاهی حتی طلاق هایی صورت می گیرد که دو طرف یایکی از زوجین هنوز به طرف مقابل علاقه دارد و قلبا خواهان طلاق نیست. اما شرایط مختلفی ایجاب می کند که جدایی و طلاق اتفاق صورت گیرد.
همیشه گفته می شود که طلاق آخرین راه است. وقتی فردی به همسرش علاقه دارد و برای نگه داشتن زندگی همه نوع تلاشی انجام داده اما طرف مقابل یا حتی مشکلات باعث می شود که تلاش ها بی نتیجه باشد.
در این صورت جدایی تنها راه است، چون ادامه این جریان آسیب های روانی زیادی را به دنبال دارد. گاهی باید قبول کرد که نگه داشتن افراد به هر قیمتی تاوان سنگینی برای روح و روان ما به دنبال دارد. باید پروسه سوگ طلاق طی شود و فرد دوباره به زندگی عادی برگردد.
پیشنهاد می کنم بعد از خوندن این مقاله برید سراغ زندگی پس از طلاق