رهایی از زندان ذهن
افکار ما روی زندگی تاثیرات زیادی دارند. ما نمیتونیم انتخاب کنیم که کدوم افکار وارد ذهنمون بشن و توانایی جلوگیری از ورود افکار مختلف به ذهنمون رو هم نداریم.
درست و غلط بودن افکار از نظر دیگران مهم نیست، چیزی که مهمه اینه که:
آیا شما به این افکار اعتقاد دارین؟
این افکار چه کمکی به زندگی شما می کنند؟
آیا باعث میشه احساس امنیت کنید؟
فرض کنید صبح زود صدای آلارم رو میشنوید که باید برای رفتن به سر کار آماده بشید. ممکنه این فکر به ذهنتون بیاد که دلم نمیخواد امروز سر کار برم.
آیا این فکر بد است؟ نه.
این فکری در صورتی بد است که شما به آن گوش کنید و در رختخواب بمونید، خب به این شکل موقعیت شغلی و مالیتون رو به خطر میندازید.
پس این فکر نمیتونه به شما کمک کنه و حتی احساس ناامنی رو برای شما به دنبال داره.
پس هر وقت افکار مختلف به ذهنتون میاد، میتونید از خودتون سوال هایی بپرسید تا تاثیر این افکار رو بررسی کنید و همچنین کنترل این افکار رو به دست بگیرید:
-
آیا این فکر به من کمک میکنه؟
-
آیا این فکر احساس امنیت رو برای من به دنبال داره؟
-
آیا این فکر به من برای رسیدن به چیزی که میخوام کمک میکنه؟
بنابراین افکار به خودی خود خوب یا بد نیستن، گوش کردن یا نکردن به این افکار درست و غلط رو نشون میدن
مک کی در کتاب رهایی از زندان ذهن هفت نوع فکری که ذهن ما تولید میکنه رو مشخص کرده که عبارتند از:
۱- افکار خاطره گرایانه
۲- افکار مشاهده گرانه
۳- افکار قضاوت گرانه
۴- افکار داستان گویانه
سه نوع فکر دیگر در زیر مجموعه افکار آینده نگرانه هستن
۵- آینده نگرانه- برنامه ریزی
۶- آینده نگرانه- پیش گویانه
۷- آینده نگرانه- خیال پردازی
در مقاله بعدی هر کدوم از این افکار رو به تفکیک براتون شرح میدم.
