درسهایی برای زندگی، قسمت دوم
خب در مقاله قبل (درس هایی برای زندگی، قسمت اول) پنج درس زندگی رو براتون شرح دادم و در این مقاله پنج درس دیگه رو براتون به اشتراک میزارم. امیدوارم که مقاله قبلی رو خونده باشین و حالا با آمادگی کامل منتظر شناخت پنج درس دیگه باشین.
درس هایی برای زندگی
ششمین درس: تنهایی آن نیست که آدم کسی را در کنارش نداشته باشد.
یونگ معتقد بود که همه ی ما احتیاج داریم که کسی رو داشته باشیم و در مورد احساسات و افکارمون باهاش صحبت کنیم.
همه ی ما گاهی دچار این حس تنهایی میشیم. گاهی افراد در یک جمع دوستانه، با اقوام یا یک محیط شلوغ هم احساس تنهایی می کنن. دلیلش اینه که فرد در انتقال مفاهیم و موضوعاتی که براش مهم هستند ناتوان میشه و با کسانی که دورو برش هستن نمیتونه این مسائل رو درمیون بزاره.
تنهایی
هفتمین درس: قلبتان همه ی جواب ها را می داند.
یونگ در بسیاری از صحبت هاش در مورد خودآگاه و ناخودآگاه انسان و اینکه باید به صدای درون خود توجه کنیم، اشاره کرده.
ندای درون ما میتونه در انتخاب مسیر درست خیلی کمک کننده باشه.
گاهی برای خودم پیش اومده که وقتی در مرحله انتخاب رسیدم با اینکه ندای درونم بهم راه درست رو نشون میداد، متاسفانه اونو نشنیده گرفتم و مسیر دیگه رو ادامه دادم. اما خب الان دیگه بیشتر به ندای درونم توجه میکنم و سعی میکنم همون کاری رو بکنم که اون میگه. ازش خیلی راضیم.
هشتمین درس: نمی توانید چیزی را تغییر دهید، مگر آنکه آن را همان گونه که هست بپذیرید.
یونگ معتقد بود که ایجاد تغییر زمانی امکان پذیره که شما اول اون موقعیت رو بشناسید و بپذیرید، در غیر این صورت تغییر امکان پذیر نیست.
مراجع خانمی داشتم که اصرار داشت من با همسرش تماس بگیرم تا برای مشاوره بیاد. به خانم گفتم من ابدا چنین کاری نمیکنم و به فرض محال که قبول کردم و تماس گرفتم، مطمئن باش هیچ تاثیری در زندگیت نداره، چون تا زمانی که همسرت نپذیره که لازمه تغییر کنه، این اتفاق نمیفته.
علاوه براین به احتمال زیاد همسرت معتقده که تو باید تغییر کنی و اون هیچ مشکلی نداره.
سرش رو به نشانه تایید تکان داد. و روند مشاوره به سمتی رفت که خانم اول اینکه همسرش رو و مشکلاتی که داره و همینطور تغییر کردن خودش رو بپذیره.
در مشاوره تا زمانی که خود فرد نخواد ما نمیتونیم هیچ کمکی به اون بکنیم.
نهمین درس: ما اتفاقاتی که برایمان رخ داده نیستیم، ما همانیم که انتخاب کرده ایم.
وقتی که ما از نقطه ضعف ها، خطاها و حتی نقاط قوت خودمون شناخت پیدا کنیم، انتخاب هایی انجام میدیم که مناسب تر هستن، چون در نهایت این ما هستیم که تصمیم میگیریم چه کاری انجام بدیم و چه کاری انجام ندیم و بیخود اشتباهاتمون رو تقصیر دیگران و محیط نندازیم.
دهمین درس: کسی که به بیرون می نگرد، رویا پردازری می کند و کسی که به درون می نگرد، بیدار می شود.
بهترین روش خودشناسی اینه که به درون خود نگاه کنیم، زمانی که دائما به اطراف توجه میکنیم و اتفاقات زندگی رو براساس مقایسه و رویاپردازی در نظر میگیریم، هرگز پیشرفت نمی کنیم.
